˙·٠•ღ❤عکس های زیبا برای آی..˙·٠•ღ❤
(آی پیک)
درباره وبلاگ


˙·٠•ღ❤به وبلاگ من خوش امدید˙·٠•ღ❤ عکس های خوشگل برا شما دوستای عزیز هر هفته ام به انتخاب شما زیباترین عکس از هر آلبوم انتخاب میشه لطفا شماره ی هر عکسی رو که خیلی ازش خوشتون اومد وموضوع عکس رو برام بنویسید تا در صفحه اصلی قرار بگیره وبه سلیقه شما امتیاز(ستاره)داده بشه و آخر هفته هم نظر خواهی هفته و تک عکس هفته ویه عکس خوشگل به سلیقه شما در وبلاگ گذاشته میشه(خیلی خیلی نه اصلا بیش از حد نه از اونم بیشتر ازتون ممنونم) سها رو تنها نزارینآآآآآآ(‿◠)✌ ودر آخر: نازم به ناز آن کسی که به نازش ننازد



ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 73
بازدید کل : 6608
تعداد مطالب : 33
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1



کد موزیک
نويسندگان
saha

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
پنج شنبه 5 ارديبهشت 1398برچسب:, :: 15:32 :: نويسنده : saha

 

 ˙·٠•ღ❤به وبلاگ من خوش امدید˙·٠•ღ❤
عکس های خوشگل برا شما دوستای عزیز


هر هفته ام به انتخاب شما زیباترین عکس از هر آلبوم انتخاب میشه


لطفا شماره ی هر عکسی رو که خیلی ازش خوشتون اومد وموضوع

عکس رو برام بنویسید تا در صفحه اصلی قرار بگیره وبه سلیقه شما امتیاز

(ستاره)داده بشه و آخر هفته هم نظر خواهی هفته و تک عکس هفته ویه

عکس خوشگل به سلیقه شما در وبلاگ گذاشته میشه(خیلی خیلی نه

اصلا بیش از حد نه از اونم بیشتر ازتون ممنونم)

سها رو تنها نزارینآآآآآآ(‿◠)✌

ودر آخر:

نازم به ناز آن کسی که به نازش ننازد

آخر آخر:

به دیدار من که می آیی با ف ی ل ت ر ش ک ن بیا

چون عکسا اینجوری باز میشن

 


 
پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 12:21 :: نويسنده : saha

پاشو درست بشین ،لم دادی جلو کامپیوتر دارم عکس میگیرماااااااااااااااا

 

amazing, beautiful, brunette, camera


 
پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:رمان/کتاب/عشق/عاشقانه/رمان جدید, :: 12:17 :: نويسنده : saha

 

 

سلام رمان خونای گُل

اگه رمان قشنگ عاشقانه سراغ دارید لطفا اسمشو بهم بگین

مرسی mer30

مرسیchristmas, art, winter, beautiful, black and white

 

 


 
پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 12:11 :: نويسنده : saha

 

دقت کردین ؟؟؟؟؟همه به دریا میگن شُمال

forever young, beach, beautiful, blue


 
پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:نقاشی/زیبا/نقاشی خودکار, :: 12:1 :: نويسنده : saha

ببینید با خودکار چی کشیده اگه ما بودیم فقط چشم و ابرو میکشیدیم

animal, art, artist, cool


 
پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:عکس جدید/عکس /دختر/زیبا/نقاشی, :: 11:48 :: نويسنده : saha

 

سیسسس ! فقط نگاهم کن

beautiful, brown, drawing, girl


 
دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:2 :: نويسنده : saha

شما به خودتون نگیرید ولی به بعضیا باید از اینا خوروند تا عاشق شن

Tumblr_mflbicd1iy1r0lmr8o1_500_large

حالا یه داستان گریه داررررررر عاشقانهههههههه

بهار

چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره .
رنگ چشاش آبی بود .
رنگ آسمونی که ظهر تابستون داره . داغ داغ…
وقتی موهای طلاییشو شونه می کرد دوست داشتم دستامو زیر موهاش بگیرم
مبادا که یه تار مو از سرش کم بشه .
دوستش داشتم .
لباش همیشه سرخ بود .
مثل گل سرخ حیاط . مثل یه غنچه …
وقتی می خندید و دندونای سفیدش بیرون می زد اونقدرمعصوم و دوست داشتنی می شد که اشک توی چشمام جمع میشد.
دوست داشتم فقط بهش نگاه کنم .
دیوونم کرده بود .
اونم دیوونه بود ….
مثل بچه ها هر کاری می خواست می کرد .
دوست داشت من به لباش روژ لب بمالم .
می دونست وقتی نگام می کنه دستام می لرزه .
اونوقت دور لباش هم قرمز می شد .
بعد می خندید . می خندید و…
منم اشک تو چشام جمع میشد .
صدای خنده اش آهنگ خاصی داشت .
قدش یه کم از من کوتاه تر بود .
وقتی می خواست بوسش کنم ٫
چشماشو میبست ٫
سرشو بالا می گرفت ٫
لباشو غنچه می کرد ٫
دستاشو پشت سرش می گرفت و منتظر می موند .
من نگاش می کردم .
اونقدر نگاش می کردم تا چشاشو باز می کرد .
تا می خواست لباشو باز کنه و حرفی بزنه ٫
لبامو می ذاشتم روی لبش .
داغ بود .
وقتی می گم داغ بود یعنی خیلی داغ بود .
می سوختم .
همه تنم می سوخت .
دوست داشت لباشو گاز بگیرم .
من دلم نمیومد .
اون لبامو گاز می گرفت .
چشاش مثل یه چشمه زلال بود ٫صاف و ساده …
وقتی در گوشش آروم زمزمه می کردم : دوستت دارم ٫
نخودی می خندید و گوشمو لیس می زد .
شبا سرشو می ذاشت رو سینمو صدای قلبمو گوش می داد .
من هم موهاشو نوازش میکردم .
عطر موهاش هیچوقت از یادم نمیره .
شبای زمستون آغوشش از هر جایی گرم تر بود .
دوست داشت وقتی بغلش می کردم فشارش بدم ٫
لباشو می ذاشت روی بازوم و می مکید٫
جاش که قرمز می شد می گفت :
هر وقت دلت برام تنگ شد٫ اینجا رو بوس کن .
منم روزی صد بار بازومو بوس می کردم .
تا یک هفته جاش می موند .
معاشقه من و اون همیشه طولانی بود .
تموم زندگیمون معاشقه بود .
نقطه نقطه بدنش برام تازه گی داشت .
همیشه بعد از اینکه کلی برام میرقصید و خسته می شد ٫
میومد و روی پام میشست .
سینه هاش آروم بالا و پایین می رفت .
دستمو می گرفت و می ذاشت روی قلبش ٫
می گفت : میدونی قلبم چی می گه ؟
می گفتم : نه
می گفت : میگه لاو لاو ٫ لاو لاو …
بعد می خندید . می خندید ….
منم اشک تو چشام جمع می شد .
اندامش اونقدر متناسب بود که هر دختری حسرتشو بخوره .
وقتی لخت جلوم وامیستاد ٫ صدای قلبمو می شنیدم .
با شیطنت نگام می کرد .
پستی و بلندی های بدنش بی نظیر بود .
مثل مجسمه مرمر ونوس .
تا نزدیکش می شدم از دستم فرار می کرد .
مثل بچه ها .
قایم می شد ٫ جیغ می زد ٫ می پرید ٫ می خندید …
وقتی می گرفتمش گازم می گرفت .
بعد یهو آروم می شد .
به چشام نگاه می کرد .
اصلا حالی به حالیم می کرد .
دیوونه دیوونه …
چشاشو می بست و لباشو میاورد جلو .
لباش همیشه شیرین بود .
مثل عسل …
بیشتر شبا تا صبح بیدار بودم .
نمی خواستم این فرصت ها رو از دست بدم .
می خواستم فقط نگاش کنم .
هیچ چیزبرام مهم نبود .
فقط اون …
من می دونستم (( بهار )) سرطان داره .
خودش نمی دونست .
نمی خواستم شادیشو ازش بگیرم .
تا اینکه بلاخره بعد از یکسال سرطان علایم خودشو نشون داد .
بهار پژمرد .
هیچکس حال منو نمی فهمید .
دو هفته کنارش بودم و اشک می ریختم .
یه روز صبح از خواب بیدار شد ٫
دستموگرفت ٫
آروم برد روی قلبش ٫
گفت : می دونی قلبم چی می گه؟
بعد چشاشو بست.
تنش سرد بود .
دستمو روی سینه اش فشار دادم .
هیچ تپشی نبود .
داد زدم : خدا …
بهارمرده بود .
من هیچی نفهمیدم .
ولو شدم رو زمین .
هیچی نفهمیدم .
هیچکس نمی فهمه من چی میگم .
هنوز صدای خنده هاش تو گوشم می پیچه ٫
هنوزم اشک توی چشام جمع می شه

 

 


 
دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:1 :: نويسنده : saha
 
دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 10:54 :: نويسنده : saha

 

امسال که نشد اگه خدا بخواد سال دیگه سر سفرهی 7سین از این سبزه ها میزارم

Large


 
دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 10:51 :: نويسنده : saha
 

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد